بیستون کرمانشاه - قسمت نهم
جاذبه های گردشگری ایران - بیستون کرمانشاه - قسمت نهم
پس از حمله ی اعراب به ایران و ورود اسلام، بسیاری از سنت ها، رفتار ها و اشکال اجتماعی دچار تغییرات عمده ای شد. شاید خط سیر این تغییرات را هم بتوان در مسیر جاده ابریشم و در یکی از مهمترین نقاط این جاده تاریخی یعنی بیستون دید.تا پیش از ورود اسلام، خط و ربط بسیاری از شاهان و سلسله های پر شکوه ایرانی را می توان در این ویترین بزرگ مشاهده کرد و جسته و گریخته با بخش هایی از هویت، باور، تاریخ و سنت های اجتماعی آنان آشنا شد، یا بهتر است بگوییم آنها به دنبال نشان دادن خود به آیندگان بودند. اما با ورود یک قدرت سیاسی خارجی به ایران، سکوتی معنا دار بخش های مختلفی از جامعه ی ایرانی را در بر گرفت. عوامل و دلایل مختلفی وجود دارد که می تواند این سکوت چند قرنِ در تاریخ ایران را توجیه کرد اما بیستون برای قرن ها خاموش ماند و هویتی از تمدن ایرانی را نمایان نکرد.
با همه ی این اوصاف، گردشگران در مجموعه ی تاریخی بیستون، می توانند شاهد بخش هایی از هویت و تاریخ این منطقه در دوران پس از اسلام باشند. قدیمی ترین اثر بجامانده مربوط به دوران اسلامی، کاروانسرای ایلخانی است که بر روی خرابه های کاخ بیستون(که پیشتر در مورد آن صحبت کردیم) ساخته شد و آثار و مصالح بر جای مانده از این دوره تاریخی نیز در محوطه ی بیستون قابل رویت است.کاخ و کاروانسرای ایلخانی به شکل شرقی- غربی بودند و در پلانی مستطیلی ورودی ها، حیاط و اتاق ها به منفک مشخص می شدند. مصالح بکار رفته در این دو بنای تاریخی به طور مشخص قابل تفکیک هستند. اما در کارونسرای ایلخانی مسجد کوچی نیز قرار داشت و فضا های کارونسرا قابل مشاهده می باشد. اما همین کارونسرا هم بر اثر وقوع یک زلزله تخریب می شود و تا دوران تیموری دست نخورده باقی می ماند اما در این دوره ساخت و ساز هایی در این مکان صورت می گیرد، که به باور کارشناسان تغییرات ساز و کار و مصالح مورد استفاده به خوبی فاصله زمانی قبل و بعد از زلزله را نشان می دهد. اتاق ها در کاروانسرای ایلخانی هر کدام دارای ایوانی کوچک بوده اند و حیاط مرکزی هم اتاق ها را به هم وصل می کرد.
از دیگر آثار دوران اسلامی در بیستون متاسفانه باید به کتیبه ی شیخ علیخان زنگنه اشاره کرد. تاسف و ناراحتی موجود از این اثر نه از سر حب و بغض است نه زیبا شناختی و بصری ، چرا که تمام آثار تاریخی بخشی از هویت جامعه، سرزمین و مردمی است که با آن رو به رو هستیم، تاسف گفته شده برای این کتیبه از باب ویران کردن هویت، تاریخ و اثری باستانی برای نگاشتن اثر مربوط به خود است و چه نشانه ی بدی را می توان از خود به یادگار گذاشت.
کتیبه ی شیخ علیخان زنگنه، شاید نه بر اساس خصومت و یا نیت بد بلکه بر اساس جهل بر روی سنگ نگاره مربوط به مهرداد در نقش گودرز تراشیده شد و بخش های از آن اثر تاریخی به کل از میان رفت و کتیبه ی شیخ علیخان بجای آن گذاشته شد.کتیبه طاقی است که با خطوطی زیبا بر روی سنگ نگاره دوران اشکانی حجاری شده و اثری به نام علیخان زنگنه تحت عنوان وقفنامه ساخته اند. البته بنا به تعبیر یک باستان شناس غربی ، این اثر را تنها می توان وحشیگری نامید. اما همین اثر هم بخش هایی از هویت، فرهنگ و اخلاق روزگار سپری شده بر این سرزمین را روایت می کند.