چگونه سفر از ما انسانی شاد تر و موفق تر می سازد

زمان هایی در زندگی است که شما را برای همیشه تغییر می دهد و از شما انسانی متفاوت می سازد. یکی از این زمان ها سفر است. در واقع سفر فراتر از ایجاد وقفه در زندگی روزمره و استراحت کردن است. حتی به دیدن مکان های جدید و آشنایی با فرهنگ و سبک زندگی متفاوت نیز خلاصه نمی شود. سفر می تواند از شما انسانی شاد تر و موفق تر بسازد. انسانی که متفاوت فکر می کند و می داند چگونه زندگی کند که بیشترین رضایت را داشته باشد.

در این مقاله تغییراتی که سفر در شما ایجاد می کند را توضیح می دهیم. اگر از پتانسیل های سفر بی خبر باشید شاید آن ها را به آسانی از دست بدهید و نتوانید تغییر مثبتی که سفر در شما ایجاد می کند را ماندگار سازید. چه بسا در پایان این مقاله به سراغ کوله شتی و چمدان خود بروید و سفری هر چند کوتاه را آغاز کنید.

به دست آوردن حس استقلال

چه تنها سفر کنید و چه با دیگران همراه شوید سفر از شما فردی مستقل تر می سازد. اگر لوس ونازک نارنجی هستید سفر شما را به قول معروف خاکی می کند. اگر همیشه به دیگران متکی هستید در سفر یاد می گیرید که از خودتان مراقبت کنید و مسئولیت خود را به عهده بگیرید. سفر طوری در حس استقلال شما نقش دارد که گاهی به چشم نمی آید. همین که سعی کنید بدانید چگونه از نقطه ی الف به ب بروید جرقه ی استقلال زده می شود.

وقتی مخارج خود را با بودجه ای که برای سفر تدارک دیده اید مدیریت می کنید، وقتی مراقب هستید از تور جا نمانید و همسفرانتان را گم نکنید و وقتی وسایل خود را هر چند سنگین با خود حمل می کنید، بی آن که متوجه شوید انسانی جدید درون شما متولد می شود. این انسان را نادیده نگیرید. این خودِ مستقل تر، مسئولیت پذیر تر و قوی تر شماست. این انسان را با خود به خانه ببرید و پرورش دهید. خواهید دید که در خیلی دیگر از جنبه های دیگر زندگی خود شاهد تغییرات مثبتی خواهید بود.

خارج شدن از دایره ی امنیت

همه ی ما دایره ی امنیتی داریم. محدوده ای فیزیکی و روانی که در آن احساس آسایش می کنیم. شما معمولاً در خانه راحت تر از خیابان هستید. در حضور آدم هایی که می شناسید راحت از غریبه ها رفتار می کنید. طعم غذاهای آشنا را بیشتر دوست دارید و دلتان می خواهد به همان رستوران هایی که قبلاً امتحانشان را پس داده اند بروید یا از همان فروشگاه های همیشگی خرید کنید. شاید گاهی دست به ماجراجویی های کوچکی بزنید اما بیشتر اوقات در دایره ی امن خود باقی می مانید. با وجود این، اگر دوست دارید انسانی شاد تر و موفق تر باشید، دوستان بیشتری پیدا کنید، تجربیات جدیدی به دست بیاورید و زندگی را با تمام شور و حال و لذاتش در آغوش بکشید تنها راهی که دارید خارج شدن از دایره ی امن است.

سفر تمرینی عالی برای تجربه ی زندگی خارج از محدوده ی امنتان است. رفتن به شهر یا کشوری جدید، دیدن مردمی با عقاید و سبک زندگی متفاوت از شما، خوردن غذاهای جدید و انجام کارهایی که هیچ وقت تجربه نکرده اید همه و همه شما را از دایره ی امن خارج می کند. سفر کردن مانند شیرجه زدن در دریای آبی است. ممکن است در وهله ی اول بترسید اما بعد که به داخل آب پریدید و شروع به شنا کردید از خودتان می پرسید که چرا زودتر دست به چنین کاری نزدید.

ارزش نهادن به تجربه ها بیش از اشیاء

شاید برایتان پیش آمده باشد که هزینه ی سفر خود را محاسبه کرده و ببینید چه کارهای دیگری با آن پول می توانید انجام دهید. مثلاً می توانید برای خود جواهری بخرید، مبلمان جدیدی برای خانه سفارش دهید یا برای عوض کردن اتومبیل خود برنامه ریزی کنید. با این حال بسیاری از مردم سفر کردن را به تمام این ها ترجیح می دهند. این دقیقاً نمونه ای از ارج نهادن به تجربیات و ترجیح آن ها به اشیاء و چیزهای مادی است. چنین نگرشی سبک زندگی آدم ها را می سازد.

کسانی که به تجربیات بیشتر از اشیاء اهمیت می دهند طور دیگری زندگی می کنند و دنیا را به گونه ای متفاوت می بینند. برای آن ها دیدن کلسیوم باشکوه رم که قرن ها تاریخ، فرهنگ و عظمت در آن نهفته است یا بالا رفتن از قله ی ماچو پیچو در پرو اهمیتی فراتر از مادیات دارد. چنین افرادی ممکن است بدون هیچ سوغاتی و خریدی از سفر به خانه برگردند چون مهم ترین یادگاری سفر برای آنها خاطرات و تجربیاتی هستند که برای همیشه در ذهنشان حک شده اند. افرادی که به تجربیات بیش از اشیاء بها می دهند معمولاً انسان های خوشبخت تر و شاد تری هستند و سهمشان را از زندگی می گیرند.

تمرین انعطاف پذیری و نرمش

در سفر همه چیز مثل زندگی روزمره منظم و سر وقت نیست و ممکن است ده ها اتفاق پیش بینی نشده رخ دهد. مثلاً پروازتان کنسل شود، ناگهان باران بگیرد یا در شهری ناشناس راه خود را گم کنید. سفر پر از فراز و نشیب است و شما یاد می گیرید ملایم تر و انعطاف پذیر تر با زندگی برخورد کنید. تمرین می کنید که به جای عصبانی شدن به مشکلاتتان بخندید و بهترین راه حل را با توجه به شرایط بیابید. آدم هایی که زیاد سفر می کنند آسان گیر تر هستند و خود را بهتر با شرایط مختلف سازگار می سازند.

تقویت کنجکاوی و میل به دانستن

جهان پهناور است و صد ها و هزاران نوع زندگی مختلف، آداب و رسوم جالب و خرده فرهنگ های چشمگیر برای دیدن و تجربه کردن وجود دارد. با هر سفر اشتیاق شما به سفر های بعدی بیشتر می شود و مکان های تازه ای در لیست مقصد های آینده ی شما قرار می گیرند. میل به داشنتن و تجربه کردن مانند نوشیدن آب شور دریاست که تشنگی شما را بیشتر می سازد. نگران نباشید چون این لذت بخش ترین نوع تشنگی است. افرادی که زیاد سفر می کنند زیاد می دانند و در عین حال عاشق آموختن و تجربیات جدید هستند. کنجکاوی آن ها به کشف دنیا پایانی ندارد.

ارزش قائل شدن برای فرهنگ های متفاوت

وقتی در احاطه ی مردمی از کشورهای مختلف قرار می گیرید، نگرش شما نسبت به تفاوت ها عوض می شود. به جای نگاه سیاه و سفید به آدم ها، فرهنگ ها و ارزش های مختلف یاد می گیرید که همه چیز را خاکستری ببینید و این درسی گرانبها در زندگی است که به آسانی به دست نمی آید. سفر رفتن مانند شرکت در ورک شاپی با ارزش است که به شما می آموزد به مردمی که باورها، آداب و رسوم، نحوه ی پوشش، طرز تفکر و سبک متفاوتی از زندگی دارند احترام بگذارید و حتی تحسینشان کنید. با سفر متوجه می شوید شما تنها به بخش خیلی کوچکی از این دنیا تعلق دارید و اینکه تفاوت ها نه تنها دلهره آور و تهدید آمیز نیستند بلکه بسیار دلپذیر و دوست داشتنی اند.

اجتماعی تر شدن

در سفر احتمال مواجه شدن با آدم های جدید و برقراری دوستی و ارتباط خیلی بیشتر از زندگی روزمره است. برخی از این دوستی ها با همسفران صورت می گیرد و برخی با مردم محلی یا مسافرانی از کشورهای دیگر. از آن جا که در سفر معمولاً با غریبه ها ارتباط برقرار کرده و سر صحبت را بازکنید، به تدریج عادت می کنید که اجتماعی تر و زود آشنا تر باشید و خیلی راحت تر دوست پیدا کنید. اغلب بعد از هر سفر دوستان جدیدی به صفحه ی فیس بوک و اینستاگرام شما اضافه می شوند. حتی اگر این دوستی ها چندان عمیق نباشند، همین که تعداد آدم هایی که می شناسید بیشتر می شود تأثیر گذار است. به این شکل مهارت های ارتباطی شما قوی تر می گردد و ترس و خجالت تان از آشنایی با غریبه ها از بین می رود.

ساده گرا یا مینیمالیست شدن

اگر توصیه ی همیشگی ما برای سبک بار سفر کردن را عملی کنید و با چمدانی کوچک به سفر بروید، کم کم در زندگی روزمره ی خود نیز مینیمالیست می شوید و خود را از شر وسایل اضافی و تجملات بیهوده خلاص می کنید. حتی اگر بارتان در سفر چندان سبک نباشد باز هم شما انتخاب های محدود تری نسبت به همیشه دارید و مثلاً برای بیرون رفتن به جای انتخاب از میان بیست دست لباس مجبور هستید بین سه یا چهار دست لباس دست به انتخاب بزنید. این نقطه ی آغاز ساده زیستی هدفمند است. اگر به این روش ادامه دهید کم کم از داشتن ظروف اضافه در کابینت های آشپزخانه که سالی یک بار هم استفاده نمی کنید به تنگ می آیید و می خواهید هر چه زودتر از شر پنج جفت کفشی که در یک سال گذشته هرگز نپوشیده اید خلاص شوید. افرادی که زیاد سفر می کنند بیشتر تمایل به مینیمالیست بودن و سادگی دارند. آن ها لذت زندگی را به جای اشیاء در چیزهای دیگری می یابند و شاد تر هستند.

نزدیک تر شدن به طبیعت

یکی از راه های شاد تر زندگی کردن تقویت حواس پنج گانه است. این حواس در طبیعت بیشتر رشد می کنند و یکی از دلایلی که پس از هر بار پیک نیک و گردش در خارج از شهر احساس خوبی دارید همین حساسیت حواس و لمس زیبایی ها است. وقتی شکوه یک درخت کهن را تحسین می کنید، گلی وحشی را می بویید یا به صدای آواز پرنده ای خوش صدا گوش می سپارید بی آن که بدانید مشغول تغذیه ی حواس پنج گانه ی خود هستید. سفر فرصتی عالی برای زدن به دل طبیعت و دور شدن از اضطراب یا یکنواختی زندگی روزانه است. در سفر به کنار دریا می روید، به کوهنوردی یا کمپینگ می پردازید یا در امتداد رودخانه ای قایق رانی می کنید. حتی در سفر به دل یک شهر بزرگ احتمالاً زمانی را به طبیعت و پارک یا گشتن در فضاهای خارج از شهر اختصاص می دهید. به ندرت پیش می آید که سفر شما را به طبیعت نزدیک نکند. این بستگی به شما دارد که چقدر از این نزدیکی بهره ببرید.

شناخت بهتر از خود

مشکل خیلی از مردم این است که خود را به درستی نمی شناسند. نمی دانند چه چیزی واقعاً خوشحالشان می کند یا چگونه می توانند احساس خوشبختی بیشتری کنند. به علت این عدم شناخت درست از خود دست به تقلید از دیگران می زنند و انتظار دارند چیزی که باعث شادی و خوشبختی دیگری شده است همین احساس را به زندگی آن ها نیز بیاورد. در حالی که چنین تصوری اشتباه است و هر انسانی باید به تنهایی خوشبختی خود را پیدا کند.

سفر این امکان را به شما می دهد تا خود را بهتر بشناسید. آگاهی بهتری از نقاط قوت و ضعف خود و همچنین علائق و سلایق خود به دست بیاورید و به قول معروف خود را کشف کنید. ما به همه توصیه می کنیم حداقل یک بار تنها سفر کنند و با خودشان به تنهایی مواجه شوند. زمانی که زندگی خود را به شکل نمایشی در مقابل نگاه دیگران ندانید، دست به کارهایی خواهید زد که واقعاً خوشحالتان می کند و خود واقعی تان را بهتر خواهید شناخت.

خوشبین تر شدن به آینده

همه ی ما می دانیم که انسان های مثبت اندیش و خوشبین شاد تر از بقیه هستند، اما نمی دانیم چگونه این خوشبینی را در خودمان ایجاد کنیم و مقابل افکار و احساسات منفی مقاومت نشان دهیم. یکی از راه های تقویت مثبت اندیشی سفر کردن است. مردم در سفر احساس رهایی می کنند و مشکلات زندگی روزمره را از خاطر می برند. درست مثل اینکه عینکی به چشم گذاشته باشند و دنیا را در هاله ای صورتی رنگ و شاد مشاهده کنند.

هر چه بیشتر سفر کنید و شادمانی های زندگی را ببینید، بیشتر به آینده امیدوار و خوشبین می شوید. حداقلش این است که با اشتیاق انتظار سفر بعدی را می کشید و این امید به زندگی تان نور و انرژی می دهد.